داستان آشنایی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مهــــــــرانـه

سیلوم

تازه از بیمارستان اومدم

اصنشم حالم خوب نی

رفتم دکتر آمپول زدم اومدم خونه

الآن یه هفته بود هی دلم درد میکرد بالاخره رفتم دکتر

امروزم 2بار صدقه دادم

ایشالا رد بلا شه

آقاایمووو موخااممممم

20 روز دیگه میرم پیششقوفوووونه شوهلم بشممم

عاشقـــــــــــــتم یکی یدونمممم

مهــــــــرانـه

دارم دیوونه میشم

چند روزه واسه عشقم اتفاقای بد میفته

بخدا دیگه تحمل ندارم

روز اول که شیشه فر خورد شد پاشید رو سر و صورتت

واااااااااای اگه رفته بود تو چشمت من چه غلطی میکردم هان؟؟؟

روز دوم از پله افتادی

امروزم از پله افتادی

خداااا بغض گلومو گرفته

وقتی میبینم درد داره و نمیتونم کاری واسش کنم

لعنت به من که پیشت نیستم

خدا چرا نباید الآن پیشه عشقم باشم تا خوبش کنم؟؟؟

بخدا سختمه این دوری

دارم عذاب میکشم

دارم دیوونه میشم

عشقم درد داره دلم میخواد بمیرم

کاش من اینطوری میشدم

متنفرم از این فاصله

مهدیــــــــم زوود خووب شو

مهرانت طاقت درد کشیدنتو نداااره

زوووود خوووووب شوووو عشق من

تو رو خداااااااا


 

مهــــــــرانـه

قالب وبلاگمونو آقاییم درست کرده

فــــــــــــدااااااااااش بشــــــــــــــــم من

دیدین چه خوجیل درست کرده؟


مهــــــــرانـه

داشتم به با تو بودن فک میکردم یهو یه خاطره اون گوشه مغزم  اومد جلو چشمم خودنمایی کرد☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

داشتیم دست تو دست هم راه میرفتیم پیاده رو خیلی شلوغ بووود☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

هم جلومون پر آدم بود هم پشتمون

به نوعی ترافیک شده بود :|

یهو یه دختره از پشت داد زد سرم گفت عهه خانوم برو جلو دیگه☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字(حالا انقد شلوغ بود که نمیتونستیم حرکت کنیم)

یهو تو عصبانی شدی☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字 و برگشتی سرش داد زدی گفتی  چرا داااااد میزنـــــــی ؟؟؟؟؟؟؟

 خانوووم درســـــت صحبـــــت کـــــن!!☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

به زور کشیدمت اینور که بیخیال شیsmiles

یهو ته دلم ضعف رفت با یادآوری این خاطره顔文字 のデコメ絵文字

از اینکه انقد حواست به عشقته و انقد ازش طرفداری میکنی顔文字 のデコメ絵文字

مهدیم خیلی به بودنت نیاز دارم خیلی顔文字♪ のデコメ絵文字

دلم واسه اون روزا تنگ شده.....可愛い。顔文字。 のデコメ絵文字

مهــــــــرانـه


یگی مهرانم یه چی بگم؟

میگم اوهوم بگو

میگی:عشقم؟؟؟؟ وقتی میری تو وبلاگ دلتنگی میکنی میبینم دیوونه میشم☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

یعنی واقعا اشکم درمیاد☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

الآن تازه حس میکنم که بهونه گیریاتو میخوام顔。泣く のデコメ絵文字

اینکه دلتنگیتو بگی میخوام

بخدا دارم دیوونه میشم

من:الـــــــــــــــهی فـــــــــــــــــداات شــــــــــــــــممممم نمیخوام آقاییمو نالاحن کنم با دلتنگیم泣く、気持ち のデコメ絵文字

تو:نــــه بگو از این به بعد

چون خودمم بهش احتیاج دارم

میخوام بهم بگی مهرانه ی من顔。泣く のデコメ絵文字

من:باجه آقااییه من منانه فـــــــــــداااات شهههه

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

عاشــــــــــــــــــــــــقـــــــــتمم دلیل بودنـــــــــــــم  

مهــــــــرانـه

وقتایی که دلتنگت میشم سعی میکنم به خودم بفهمونم خیلی راه مونده تا بهم رسیدن

خیلی...

اون وقت منم + چاشنی چند قطره اشک

منم و قلبی که از نبودت تند تند میزنه

مهدی من؟؟ خیلی داغونم

بغض داره خفم میکنه

نمیتونم به خودت بگم

نمیخوام دلتنگی کنم

فقط میام اینجا مینویسم تا خالی شم

تا بعدا بخونم و به این حس دلتنگیم بخندم

با گریه دارم مینویسم

عزیزدلم سخته دوریت واسم خیلــــــــی

پسرک دوس داشتنی من با این قلبم چیکار کردی که اینجوری عاشقت شده هوم؟؟؟



مهــــــــرانـه

えんぴつ のデコメ絵文字به آقایی میگم بیا ما هم عکس نی نی هامونو بذاریمhttp://s4.picofile.com/file/7872190749/rolleyes.gif

مهدی:نـــــــــــه

همین مونـــــــــــــده عکس زنمو بدم به اون سایت تا عکس بچمو ببینم

من:یهــــنی عاشق این غیرتتم مرد من

قوفونه شما بشم عایا؟؟؟http://s4.picofile.com/file/7872190963/wub.gif

مهــــــــرانـه

این پست صرفا جهت خنده میباشد兔小贝0002

یه پسر خاله دارم داره میره کلاس سوم ابتدایی

این بچه خیلی شیطونیه در عین حال باهوش

اسمشم حسینِ

این وقتی بچه بود خیلی به من وابسته بود یعنی اصا یه وضی兔小贝0019

تازگی هم یه داداش کوچولو داره به اسم احسان

چند وقت پیش که خونه مادرجون جمع شده بودیم خالم تعریف کرد

داشتم با حسین حرف میزدم بهم میگه مامان من زن آیندمو خودم انتخاب میکنما

مامانش گفت نه ببین ما واسه دایی انتخاب کردیم واسه عمو انتخاب کردیم

بزگترا باید انتخاب کنن

اینم نه گذاشت نه برداشت برگشته میگه اونا بی عرضن :|

خالم بهش گفت تو دختر بیاری من باید بزرگش کنم چون دختر ندارم بعد شبا هم باید پیش خودم بخوابونمش

یهو حسین برگشت گفت :عهه مامان نههههههه بچه شب باید پیشه مامان باباش بخوابه!!!!

مگه تو میذاشتی شب پیشه کسی بخوابم؟

بچه منم شب باید پیشه من و زنم بخوابه دیگه

خالم:

بعد گفت مامان میام همینجا تو خونه تو باهم زندگی کنیم تو واسه زن من غذا درست کن زنم از کار میاد خستست

یکم دیگه فک میکنه میگه واااای مامان اگه زنم از تو بدبگه من شرمنده بشم چی؟؟兔小贝0026

خالم میگه همچین زنی واسه ازدواج خوب نیسnein7.gif

بعد حسین سرشو تکون میده میگه پس بیچاره بابا با تو چی میکشه!!!!

حالا همه ی ما=)))))))))))))))))))))

یعنی خونه رفت هوا

بچه های این دوروزمونه گودزیلان بخداا

ما همسن اون بودیم اصا نمیدونستیم ازدواج چی هس!!!

مهــــــــرانـه

سهـــــلاااااام

خوب از فیلم ومپایر بگم که الآن من فصل 1 تموم کردم و منتظرم مهدیم بیدال شه Smiley Invision-Board-France-413.gifو لینک دانلود فصل 2 و بده بهم

بهـــــــلشم

خود آقامونم الآن فصل 2ِ قسمت 6،7

خــــــــــو بگذریم

اصا نمیدونم راجبه چی آپ کنم

آها یادم اومد81872_ghayem.gif

به امید خدا 25 شهریور میرم پیش آقاییم به مدت 1 هفته

و قرارِ هر روزشو بریم بیرون باهم

بسیـــــــور بسیـــــــور از این قضیه خرسندم چون دلم واسش تنگولیده

میخوام برم پیشش اینهمه دلتنگیمو تلافی کنمengagement2b.gif

-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*--*

دیشب یهو آقاییم خوابش بردSmiley Smiley-IPB-158.gif

منم بعدش یهو خوابم برد Smiley Smiley-IPB-158.gifو اصا نتونستم اس شب بخیر بدم بهش56562_ghati1.gif

امروز صبح پاشدم دیدم یه اس دادهめーる のデコメ絵文字 تو همون خواب با این مضمون (megraneam asggheram bioiiiio bafhakam)

خُب ترجمه ( مهرانم عاشقتم بیا بغلم)

یهنی همچین شوهلی دارم منgive_heart_girl.gif

ای مــــــــن فــــــداش شـــــــــم

عاشق اینم تو خوابم دس از سر من برنمیداره و اس میده*グーミン* のデコメ絵文字

-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*--*

دارم روز شماری میکنم واسه دیدنت مهدیِ منぬこ のデコメ絵文字

خیلی دلتنگتم بهشــــتم

مهــــــــرانـه

گالری عکس های عاشقانه رمانتیک lovely photos

مهدیم؟؟ハート のデコメ絵文字 هر شب خوابتو میبینم

هر شب

یعنی نمیشه یه بار چشامو ببندم و به خوابم نیایハート のデコメ絵文字

دلـــــــم واست تنگ شده شیرین زبونه مـــــن 

قلبم داره از درد میترکه مهدی من

بخدا دیگه طاقته دوریتو ندارم

کاش پیش هم بودیم


کاش..

مهدیم دیدن عکساتم آرومم نمیکنه بیشتر بیتابم میکنه

مهدیــــــــم دارم دیوونه میشم بخدااااااا

آخ خداااااااااا

خدایا هیچ وقت 2 تا عاشقو دور از هم نگه ندار

چرا انقد باید عذاب بکشیم خداا؟؟؟؟


مهــــــــرانـه

مهـــــــدیم؟؟

امروز وقتی پیش دایی توسینما نشسته بودم هی تو دلم میگفتم کاش الآن تو جای دایی بودی

کاش بودی تا دستمو بگیری کاش بودی تا دستتو بذاری رو شونم و منو به سمت خودت بگیری و منم سرم و بذارم رو شونت

خیلی هواتو کردم مــــــرد من

خیلـــــــــــــــــــی دلتنگتم

بیشتر از هر چیزی که فک کـــــــــــنی

مهــــدیم؟؟ میخوامتـــــــــــــــــ

کاش پیشم بودی عشقه من...


مهــــــــرانـه

از فردا قرار من و آقای همسر سریال  the vampire diaries  باهم ببینیم

بهـــــلشم همچین زوجِ عشق فیلمی هستیم ما

مهــــــــرانـه

وقتی عروسی ِ یکی از آشناهاتون میری و با یه اِس اشکُ تو چشام جمع میکنی

وقتی میگی:کاش الآن تو عروس بودی منم داماد

بعد باهم بودیم

واسه همیشه...

مهــــــــرانـه

ســـــــهلاام

یه عدد بچه از کنتور برگشته با شما صحبت میکنه

خو از استرس قبلش بگم که مثل بید میلرزیدم

مامان گرامی که کل دیشبُ نخوابید از استرس به خاطر من

دوست گرامیمم که پیشم بود هی دلداری اصا یه وضی بوود

خلاصه وسایلارو جمع کردم رفتم به سوی کنکور

بدیو بدیو رفتیم بلاخره با سلام و صلوات مامانم از من دل کند

ماشالا انقد خرت و پرت داده بودن به من نمیدونستم کجا جاش بدم

آب معدنی، شکلات تلخ، کیک،آبمیوه... این داستان ادامه دارد

خلاصه تو یه پلاستیک همشونو بردم سر جلسه

کلی گشتم تا صندلیمو پیدا کردم

نشستم آماده کنکور

ماشین حسابمو برداشتم یکم باهاش کار کنم یهو این من بودم

تو خونه که با ماشین حسابم کار میکردم خوب بود اما زارت تا رفتم اونجا از کار افتاد

حالا یهو بغض کردم

به مراقب میگم ماشین حسابم از کار افتاده میگه خو چیکار کنم!

این من:

خلاصه زنه با یه صدایه افتضاح و بلند داشت حرف میزد

گوشمون دیگه کر شد

بعد دیگه شروع کردیم به امتحان

داشتم تست میزدم هنوز رو سوالای عمومی بودم که دیدم یا خداااا اینا چی میگن تک تک همه رفت پاسخنامه رو دادنمن تو هنگ یعنی

خلا صه منم کنکور دادم داشتم میومدم بیرون دیدم یه سرباز وایساده جلو در اونم با چه تفنگی

1 متر پریدم عقب

با ترس و لرز از کنارش رد شدم

اومدم بیرون یهو دوستم جیغ جیغ پرید بغلم کرد

خولاااصه فورا یه اس به آقایی دادم که اومدم

اینم از خاطرات روز کنکور


مهــــــــرانـه

یکی از پستای مونای مهربونم

------------------------------------------------------------------

مصطفی دیشب ماه عسلو دیدی؟

- آره. چقدر بزرگوار بودن تو اون شرایط واقعن دل بزرگی میخواد که بتونی اون کارو کنی. چقد خوبه که آدم انقد بخشنده باشه...همینجور نطق در وصف بزرگواری و بخشندگی...

... هنوزم ادامه داشت...

- مصطفی اگه من مردم دلم میخواد اعضای بدنمو اهدا کنی

- صداتو میبری بالا داد میزنی میگی: هیچی نگو ... یکم سکوت... پررو!

- خُب دوسدارم! بنظرم... (هنوز حرفم تو دهنمه)

- صورتتو سمتم میکنی و انگشت اشارتو میگیری جلوی لباتو بلند میگی هییییییییییییییس دیگه نشنوم صداتو  خجالت نمیکشی؟؟؟؟  ... یکم سکوت... بی تربیت!

چند دقیقه بعد:

- حق نداری دیگه ماه عسلو ببینی

- خُب .

-------------------------------------------------------------

آجـــــــــی بیا بگو دروغه

نگا آجی کوچولوت داره دیونه میشه

میخواستی اعضای بدنتو اهدا کنی فرشته من؟؟؟

آجی باورم نمیشه از پیشمون رفتی بخدا باورش سخته برام

موناا بیا بگـــــو هستی

مووووونااااااااااااااااااااااااا

-----------------------------------

آدرس وبلاگ مونای عزیزمـــــ  بچرخ تا بچرخیم


مهــــــــرانـه

واااااااای خـــــــدا همین الآن خبر رسید یکی از بهترین دوستامون مونای عزیزم از پیشمون رفته

مونااااا جونم آجی تازه میخواستی عروس بشی

میخواستی بعد مدتتها به آقا مصطفی برسی

مونااااااا چراااااا رفتییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


مونااا دارمم دیووونه میشم

آجی بیاا بگوو درووغههههه وااااااایییی خدااااااااااااااااااا

آجی بیا بگوو همه دارن دروغ میگن

:((((((((((((((((((((((((((((((((((((

هوا بارونی بوده و  پاش سر خورده سرش به جدول خورده وایــــــــــــــ

آجیم خوشال بودی داشت بارون میومد خداااااا جوونمممممم

انقد گریه کردم دیگه حال ندارم

خدااا مواظب دوستمون باش به خونوادش صبر بده

به آقا مصطفی صبر بدهه :(((((((((((((((((((((

مهــــــــرانـه

وقتی دارم موهامو بهت نشون میدم که بعضی جاهاش داره سفید میشه

چشاتو میبندی و با یه بغضی که تو صداته میگی نمیخوااام ببینم نشون نـــــــده

بعدم لباتو میذاری رو همون تارهای موهام و تند تند بوسش میکنی

 و منم غرق لذت میشم از این همه عشقی که خدا بهمون داده مرد مــــن


مهــــــــرانـه(رمــز داره به هر کی لازم بود بدونه میدم)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مهــــــــرانـه

بوسه هایت باز

بهشت را معنا میدهد

دستهایت

دوردست ارامش را حلقه میکنند بر تنم

نفسهایت

عشق را معطر میکنند

و اغوشت

پر محتوا ترین خلاصه ی دنیاست....

مهــــــــرانـه

مهدیم مطمئنم یه روز میاد

 که در آغوش هم به این

 همه حس دلتنگی

 لبخند میزنیم


مهــــــــرانه

مهدیــــــــــم؟؟؟؟ هیجی فقط دلــــــــــم برااتـــــــــــ تنــــــــــگ شــــــــده

خـــــــیلی زیااااااد

خـــــدایا عشقمو به تو میسپارم خودت مواضبش باش

مهــــــــرانـه

امروز خیلی روز خوبی بود براام خیلی

هم واسه من هم واسه آقاییم

کلا خوش بودیم

کلی با هم آهنگ گوش دادیم وعکس دادیم

روز خوبی بوووود

اما الآن ناناحنم خیلی زیااد

یهو وسط حرف زدن گفتی مهرانه من باید برم سر کار فعلا

من: چرا الآن؟؟؟؟؟؟

کلی هم عصبی شدم

بعدم گفتی نمیتونی اس بدی

هی گفتم کی میای اما جواب ندادی و گفتی منتظرتن

منم گفتم باشه برو فعلا

اما الآن دلم کلی غصه داره

حتی نمیدونم کی میای

منتظرتم عشقه من

مواظب خودت باش بهترینــــــم

میدونی بدونه تو خوابم نمیبره مگه نه؟

پس منتظرت میمونم بهشـــــتم


* الآن اومدی خونه

نمیدونم چرا
هر چی ام میگم میگی هیچی نشده
بخدا دارم از دلشوره میمیرم


مهــــــــرانـه

وقتی یه اوشولو ازت  ناراحت میشم  میگی دنیا رو سرم خراب میشه میگی یه لحظه ازم ناراحت میشی میمیرمـــــــ

میدونی این موقع ها قلبم تن تن میزنه واست پسرک دوس داشتنی من؟؟

مــــــــهرانـــــــه

حسه خوبیِ وقتی تو اوج دعوا بدونی که بازم واسه خودته و از دستش نمیدی
چون میدونی فقط و فقط خودتُ میخواد

میدونی بدونه تو نمیتونه زندگی کنه

میدونی جونش به جونت بستس

عاشق این حس خوبم که تو اوج دعوا به سراغم میاد

مرد من عاشقانه میپرستـــــمت


مــــــــهرانـــــــه

وااااااااااای واااااااااااای کلی الآن ذوقیدم وقتی دیدم قالبی که درست کردی رو این بلاگ اسکای باز میشه

تازشم کامنتاش باز میشههههههههه

الـــــــــــــــهی منانت فـــــــــــداات بـــــــــشهههههه

خیلی این قالبو دوس داشتم چون آقاییم واسم درست کرده

هـــــــوووووورراااااااااااااااااااااااا

مــــــــهرانـــــــه

اینجا واسم یه طوریه هنوز بهش عادت نکردم

خیلی کد گذاشتم اما هیچ کدومو نمایش نمیده

کسی هس بلد باشه کار با بلاگ اسکایُ؟؟؟

کـــــــــــمــــــــــــــــکــــــــــ


مــــــــهرانـــــــه

ســــــهلااام

ما اومـــــدیم با یه وبلاگــــ جدیــــــــــد

هــــــــــــوووووووراااااااااا

اون وبلاگمونم هست با یه آدرس جدید

اما از این به بعد اینجا آپ میکنیم

چون این بلاگفا اعصابمونو خورد کرده بود

در ضمن آهنگ وبلاگ هم شوهلیم واسم ساختهای من فــــــــدااااش

الآنم با دوستاش رفته بیرون

شب که آقاییم اومد میایم به دوستای خوبمون خبر میدیم که بیان اینجا تو آدرس جدیدمون

اون یکی وبلاگمون:کلــــیک